سقف شیشه‌ای استعاره‌ای قدرتمند از موانع ناپیدایی است که سد راه ارتقای شغلی و حرفه‌ای زنان و برخی اقلیت‌ها در محیط کار می‌شود. این موانع، اگرچه در قوانین رسمی یا آیین‌نامه‌ها وجود ندارند، اما در عمل همچون سقفی شفاف عمل می‌کنند که مانع پیشرفت افراد مستعد می‌شود.

در این مطلب برای شما از مفهوم سقف شیشه‌ای زنان در مدیریت کسب‌وکار گفته و عوامل موثر در به وجود آمدن آن را نیز بررسی خواهیم کرد.

تاریخچه پیدایش لغت سقف شیشه ای

 اصطلاح «سقف شیشه‌ای» نخستین بار در سال ۱۹۷۸ توسط مرلین لودن، مدیر و سخنران آمریکایی، در کنفرانسی در نیویورک مطرح شد. او به جای آنکه درباره موانع درونی زنان سخن بگوید، به محدودیت‌هایی اشاره کرد که از نظر تاریخی و فرهنگی بدون آنکه دیده بشوند در برابر پیشرفت حرفه‌ای زنان وجود داشته‌اند. چند سال بعد، این اصطلاح در مقاله‌ای از وال استریت ژورنال به طور رسمی وارد ادبیات مدیریتی شد و مورد توجه عمومی قرار گرفت.


ویژگی‌های سقف شیشه ای

این موانع برخلاف مقررات قانونی، اغلب در لایه‌های پنهان فرهنگ سازمانی، ذهنیت‌ها، کلیشه‌ها و هنجارهای اجتماعی ریشه دارند. از آنجا که این موانع به صورت نانوشته و ناآشکار اعمال می‌شوند، بسیاری از مدیران یا مسئولان از پذیرش وجود آن سر باز می‌زنند. به همین دلیل، حضور این سقف‌ها اغلب انکار می‌شود، اما زنان در سطوح مختلف مدیریتی با آن به وضوح مواجه‌اند، به‌ویژه هنگام تلاش برای ارتقا به سمت‌های کلیدی در سازمان.

نکته مهم آن است که مفهوم سقف شیشه‌ای تنها مختص زنان نیست. اقلیت‌های نژادی، مذهبی یا قومی نیز با موانعی مشابه مواجه‌اند که برای آنها واژه‌هایی چون «سقف بامبویی» یا «سقف بتنی» به کار رفته است. این استعاره‌ها همگی به ساختارهای نابرابر و تبعیض‌های فرهنگی و ساختاری اشاره دارند که در عمل شانس پیشرفت را برای برخی گروه‌ها کاهش می‌دهد.

کلیشه‌های جنسیتی و تداوم تبعیض

بخشی از دلایل شکل‌گیری و تداوم سقف شیشه‌ای، به کلیشه‌های جنسیتی رایج در جوامع بازمی‌گردد. این کلیشه‌ها که هم در ذهن مردان و هم در ذهن بسیاری از زنان نهادینه شده‌اند، به شکل مستقیم یا غیرمستقیم بر تصمیمات سازمانی تأثیر می‌گذارند. برای مثال، باورهایی مانند «زنان نان‌آور اصلی خانواده نیستند»، «زنان احساسی‌ترند و برای مدیریت مناسب نیستند»، یا «زنان نسبت به بازخورد منفی واکنش احساسی نشان می‌دهند» از جمله کلیشه‌هایی هستند که موجب می‌شوند شایستگی‌های زنان نادیده گرفته شود.

در حالی که پژوهش‌ها نشان داده‌اند زنان نیز به اندازه مردان خود را با شغل و حرفه‌شان تعریف می‌کنند و تعهد بالایی به کار دارند، اما کمتر دیده می‌شود که برای ارتقای شغلی یا گرفتن حق خود مذاکره یا مطالبه‌گری کنند. این موضوع می‌تواند بخشی از دلیل عقب‌ماندن زنان در رقابت‌های حرفه‌ای باشد.

نشانه‌های وجود سقف شیشه‌ای در سازمان‌ها

هرچند شناسایی این موانع دشوار است، اما برخی نشانه‌های آشکار وجود سقف شیشه‌ای عبارتند از:

  • احتمال کمتر استخدام زنان در سمت‌های مدیریتی ارشد
  • تفاوت چشمگیر در سطح حقوق و مزایا میان زنان و مردان
  • دیده نشدن زنان به عنوان گزینه‌های ارتقای شغلی
  • مشارکت نداشتن در تصمیمات کلیدی سازمان
  • نادیده گرفتن نظرات و ابتکارات زنان در محیط‌های کاری

مطالعات متعدد بین‌المللی، از جمله در ایالات متحده، نشان داده‌اند که زنان با وجود تشکیل بیش از نیمی از نیروی کار، سهم بسیار کمتری در سمت‌های مدیریتی دارند. در سال ۲۰۲۱، ۵۷ درصد از نیروی کار آمریکا را زنان تشکیل دادند، اما تنها ۲۹ درصد از مناصب مدیریتی در اختیار آنان بود. همچنین، تحقیقات سال ۲۰۱۹ نشان دادند که زنان به طور متوسط ۱۸ درصد کمتر از مردان حقوق دریافت می‌کنند.

صخره شیشه‌ای؛ مسئولیت در شرایط بحرانی

مفهوم جدیدتر «صخره شیشه‌ای» (Glass Cliff) نیز در همین راستا شکل گرفته است. این اصطلاح به شرایطی اشاره دارد که در آن زنان بیشتر در مواقع بحرانی یا ناپایدار به سمت‌های مدیریتی منصوب می‌شوند، یعنی زمانی که احتمال شکست سازمان زیاد است. نخستین بار در سال ۲۰۰۴، پژوهشگران دانشگاه اکستر بریتانیا با بررسی عملکرد شرکت‌ها دریافتند که انتصاب زنان به سمت مدیریت اغلب در شرایط پرریسک و بحرانی اتفاق می‌افتد؛ موقعیتی که احتمال موفقیت در آن کم و احتمال آسیب‌پذیری فرد بسیار زیاد است.

نمونه‌ای از بزرگ‌ترین سقف شیشه‌ای: ریاست جمهوری

یکی از بارزترین نمونه‌های سقف شیشه‌ای در تاریخ سیاسی آمریکا، عدم انتخاب یک زن به عنوان رئیس‌جمهور است. با اینکه زنان هیچ مانع قانونی برای تصدی این مقام ندارند، اما تا سال ۲۰۲۴، هیچ‌کدام از ۴۶ رئیس‌جمهور آمریکا زن نبوده‌اند. هیلاری کلینتون در سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۱۶ از ریاست جمهوری به عنوان «سخت‌ترین و بلندترین سقف شیشه‌ای» یاد کرده بود. البته حضور کامالا هریس به عنوان نخستین معاون رئیس‌جمهور زن، شکستن بخشی از این سقف محسوب می‌شود.

راهکارهای مقابله با سقف شیشه‌ای

شکستن سقف شیشه‌ای مستلزم اقداماتی چند‌جانبه از سوی سازمان‌ها، جامعه و خود زنان است:

  • تعیین سهمیه‌ یا اهداف کمّی برای حضور زنان در رده‌های مدیریتی
  • اجرای سیاست‌های کاری منعطف برای حمایت از زنان شاغل
  • برگزاری کارگاه‌های آموزشی برای مقابله با تعصبات ناخودآگاه
  • شفاف‌سازی معیارهای ارتقا و ارزیابی عملکرد در سازمان
  • ایجاد شبکه‌های حمایتی برای زنان درون و بیرون سازمان
  • یافتن الگوهای موفق زن (role model) برای افزایش انگیزه و اعتماد به‌نفس
  • آموزش مهارت‌های مذاکره و مطالبه‌گری به زنان برای ارتقای شغلی

با توجه به رشد مشارکت زنان در بازار کار جهانی و تغییر نقش‌های سنتی، زمان آن رسیده است که سازمان‌ها، سیاست‌گذاران و خود زنان، به شکل فعال با این موانع نامرئی مقابله کرده و مسیر را برای توسعه برابر هموار سازند.

مطالعه مقاله‌ی "تغییرات سازمانی: از اصلاحات تطبیقی تا تحولات اساسی" را هم بهت پیشنهاد می‌کنم!

تفاوت در آمار و واقعیات بازار کار

اگرچه در نگاه اول ممکن است به نظر برسد که درهای بازار کار به طور برابر به روی زنان و مردان باز است، اما واقعیت‌های آماری تصویر متفاوتی را نشان می‌دهند. حضور زنان در سطوح ابتدایی مشاغل نسبتاً پررنگ است، اما هرچه به مراتب بالاتر سازمانی نزدیک می‌شویم، این حضور کمرنگ‌تر می‌شود. این پدیده نشان‌دهنده‌ی همان سقف شیشه‌ای است که اگرچه دیده نمی‌شود، اما آثار آن در ساختار بازار کار به وضوح احساس می‌شود.

بر اساس داده‌های جهانی، زنان به طور میانگین دستمزدی کمتر از مردان برای انجام کار مشابه دریافت می‌کنند. طبق آمار منتشرشده در سال‌های اخیر، در بسیاری از کشورها، زنان حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد کمتر از همتایان مرد خود حقوق می‌گیرند. این در حالی است که نرخ اشتغال زنان تحصیل‌کرده افزایش یافته و سهم آنان در بسیاری از صنایع و حوزه‌های تخصصی در حال رشد است.

همچنین، زنان اغلب در مشاغلی با فرصت ارتقای کمتر یا شرایط کاری سخت‌تر متمرکز شده‌اند. در مقابل، سمت‌های مدیریتی ارشد، هیئت‌مدیره‌ها و تصمیم‌گیری‌های کلان، همچنان به‌طور عمده در اختیار مردان باقی مانده‌اند. این شکاف میان آمارهای ظاهری و واقعیت‌های بازار کار، نشان می‌دهد که تنها با ایجاد فرصت‌های مساوی در ظاهر، نمی‌توان به عدالت شغلی دست یافت؛ بلکه باید موانع ساختاری و فرهنگی نیز شناسایی و رفع شوند.

سقف شیشه‌ای زنان در ایران

در ایران نیز مانند بسیاری از جوامع دیگر، مفهوم سقف شیشه‌ای یکی از چالش‌های اساسی در مسیر توسعه حرفه‌ای زنان به شمار می‌رود. با وجود پیشرفت‌های قابل توجه زنان در زمینه آموزش عالی و حضور پررنگ در دانشگاه‌ها، این موفقیت‌ها به‌طور کامل به بازار کار و جایگاه‌های مدیریتی منتقل نشده‌اند.

بر اساس آمار رسمی، زنان بیش از نیمی از دانش‌آموختگان دانشگاهی را تشکیل می‌دهند؛ با این حال، نرخ مشارکت اقتصادی آنان به مراتب کمتر از مردان است. سهم زنان در بازار کار ایران، در مقایسه با استانداردهای جهانی، همچنان پایین است و حتی در مشاغل تخصصی نیز معمولاً در موقعیت‌های پشتیبانی یا میان‌رده فعالیت دارند. حضور زنان در سطوح تصمیم‌گیری، مدیریت ارشد و مناصب دولتی نیز بسیار محدودتر است.

از مهم‌ترین موانعی که سقف شیشه‌ای را در ایران تقویت می‌کند، می‌توان به نگاه‌های سنتی به نقش‌های جنسیتی، ساختارهای مدیریتی مردسالار، عدم حمایت کافی از زنان شاغل به‌ویژه در دوران بارداری و مادری، و نیز فقدان سیاست‌های مؤثر در زمینه تعادل کار و زندگی اشاره کرد. همه این عوامل موجب می‌شود که زنان با وجود شایستگی‌ها، نتوانند به آسانی به سطوح بالای حرفه‌ای دست یابند.


خلاصه کلام

در سال‌های اخیر تلاش‌هایی برای افزایش مشارکت زنان در مناصب کلیدی صورت گرفته، اما برای شکستن واقعی این سقف شیشه‌ای، نیاز به اصلاحات ساختاری، فرهنگی و قانونی گسترده‌تری وجود دارد. البته هنوز هم مدیرانی وجود دارند که با وجود تمام این مشکلات به بانوان سازمان برای دیده شدن میدان وسیع تری ارائه می‌دهند.

شاید نیاز است شما هم با دید بهتری این مسئله را در کسب‌وکار خود در مورد نحوه ارزش‌گذاری و ارزیابی عملکرد عادلانه نیروی زن در تیم کاری خود بررسی کنید.شرکت مشاوره مدیریت نمو با ارائه سرویس تخصصی "تحلیل تناسب شغل با شخصیت" و با حضور کارشناسان و مشاوران متعهد و مجرب در تیم توسعه و مدیریت منابع انسانی در کنار خواهد بود؛ پیاده‌سازی اصولی این سرویس منابع انسانی قطعا در شناسایی این سقف شیشه‌ای و ترویج فرهنگ شایسته سالاری در سازمان شما راهگشا خواهد بود!